تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
آموزش کسب و کار اینترنتی

۷ نكته درباره بازاريابي محتوا

پنجشنبه 12 مرداد 1396
15:21
سارا بیات

كارآفرينان معمولا اولين بازارياب‌هاي يك برند هستند. به‌طور متوسط در حدود ۲۸ درصد از كل بودجه بازاريابي يك سازمان خرج بازاريابي محتوا مي‌شود و آن را تبديل به يكي از چشمگيرترين استراتژي‌هاي بازاريابي مي‌كند. درواقع مطالعات نشان داده‌اند كه بازاريابي محتوا بيشترين بازگشت سرمايه را نيز دارا است.

بااين‌حال بديهي است كه تمام بازارياب‌هاي محتوا از موفقيت يكساني برخوردار نيستند. ممكن است بتوانيد ۲۸ درصد از بودجه بازاريابي شركتي را در اختيار داشته باشيد، اما چگونه مي‌خواهيد از آن به شكلي موثر استفاده كنيد؟

من آن‌قدر خوش‌شانس بوده‌ام كه وارد دنياي بازاريابي محتوا شوم، شركتي در اين زمينه راه‌اندازي كنم و با برخي از حرفه‌اي‌ترين افراد اين صنعت ارتباط داشته باشم. متوجه شده‌ام كه بازارياب‌هاي موفق محتوا اين هفت كار را به روش متفاوتي نسبت به ديگران انجام مي‌دهند:

 

۱.پژوهش در مورد مخاطب

همه‌چيز با شناخت درست مخاطب شروع مي‌شود و موفق‌ترين بازارياب‌هاي محتوا آن‌هايي هستند كه اين مرحله از كارشان را جدي مي‌گيرند. اغلب بازارياب‌هاي محتوا كارشان را با بررسي اوليه مشتريان يا پژوهشي در مورد مخاطبان احتمالي‌شان شروع مي‌كنند، اما بازارياب‌هاي موفق محتوا مي‌خواهند همه‌چيز را در مورد جمعيت هدف خود بدانند.

آن‌ها مي‌خواهند از نيازها و خواسته‌هاي مخاطبان خود سر در آورند و بدانند آن‌ها چگونه وقت مي‌گذرانند و چه محتوايي مي‌خواهند. از اين مهم‌تر، بازارياب‌هاي موفق محتوا پژوهش‌هاي خود را بر پايه‌ فرضيات اوليه‌شان بنا نمي‌كنند؛ در عوض آن فرضيه‌ها را به چالش مي‌كشند تا بر تعصبات خود چيره شده و به حقيقت نزديك شوند.

 

۲. سرمايه‌گذاري

آن ۲۸ درصدي را كه قبلا گفتيم به خاطر داريد؟ بازارياب‌هاي موفق محتوا اين پول را به روش متفاوتي خرج مي‌كنند.

آن‌ها سعي مي‌كنند محتواي باكيفيت‌تري توليد كنند و به كميت كار نداشته باشند. به‌عنوان‌مثال اگر آن‌ها ۲۸۰۰ دلار بودجه داشته باشند، چهار محتواي ۷۰۰ دلاري فوق‌العاده توليد مي‌كنند درحالي‌كه بازارياب‌هاي ديگر ۵۶ محتواي ۵۰ دلاري بي‌كيفيت يا درنهايت معمولي توليد مي‌كنند.

 

۳. شبكه‌سازي

برخي از بازارياب‌هاي محتوا هم‌ زمان خود را صرف توليد كرده و روي كارهايي كه درنهايت باعث ايجاد و پخش محتوايشان مي‌شوند، تمركز مي‌كنند. شايد به نظر اين روش كارآمدترين روش استفاده از زمان به  نظر برسد، اما بازارياب‌هاي موفق محتوا كمي از وقتشان را به شبكه‌سازي حرفه‌اي نيز اختصاص مي‌دهند.

اين مطلب را از دست ندهيد:  چگونه در كمتر از ۳۰ روز يك كتاب بنويسيم؟

رويكردهاي مختلفي در بازاريابي محتوا وجود دارد كه هيچ‌كدام از آن‌ها صحيح يا غلط نيستند. اگر مي‌خواهيد بيشترين تاثير ممكن را روي مخاطبان خود بگذاريد،‌ از ديگران درس بگيريد، ‌با نويسندگان مهمان كاركنيد، با ديگر ناشران و بازارياب‌هاي محتوا ارتباط برقرار كرده و شبكه‌سازي كنيد و ايده‌هاي مختلفي را اعمال كنيد.

 

۴. افزايش ارزش ارائه‌شده به مخاطبان

آيا ترجيح مي‌دهيد ۱۰۰ دلار به ازاي يك وعده غذا بپردازيد يا اين پول را درازاي خدماتي كه به مدت يك هفته هر سه وعده غذايي روزانه‌تان را درب منزل به شما تحويل مي‌دهد بپردازيد؟

پاسخ سوال مشخص است زيرا تفاوت قيمتي بسيار فاحشي وجود دارد. اما نكته اينجا است كه بازارياب‌هاي موفق محتوا مي‌دانند كه چطور بايد بودجه‌شان را به‌اصطلاح كش بدهند و بيشترين ارزش ممكن را از هر محتواي توليدي دريافت كنند.

اولويت نخست آن‌ها اين است كه محتوايي باارزش هميشگي توليد كنند و سپس سعي مي‌كنند هرازگاهي به آن محتوا سري بزنند و بعضا تغييرش دهند تا از بودجه‌اي كه صرف آن شده نهايت استفاده را ببرند.

 

۵. تنوع‌گرايي

بازارياب‌هاي موفق محتوا خود را درگير يك حيطه تخصصي نمي‌‌كنند؛ حتي اگر با آن حيطه به موفقيت بسياري رسيده باشند. سعي آن‌ها بر اين است كه محتواهاي مختلفي توليد كرده و فرمت‌هاي مختلف تصويري،‌ مثل عكس و ويديو را در آن بگنجانند.

اين رويكرد باعث جلب‌توجه مخاطبان و همچنين تكراري نشدن خود بازارياب‌ها مي‌شود.

 

۶. آزمايش كردن

زماني كه بيشتر بازارياب‌هاي محتوا الگوي كارآمدي پيدا مي‌كنند، همان را به كار مي‌بندند و رهايش نمي‌كنند. به‌عنوان‌مثال،‌ اگر آن‌ها تعداد پست‌هاي مشخصي با سبك و سياقي خاص در هفته ارسال كرده باشند،‌ احتمالا همين رويكرد را در هفته‌هاي آتي نيز در پيش مي‌گيرند تا بتوانند بازگشت سرمايه خود را حفظ كنند.

اين مطلب را از دست ندهيد:  با 5 ميليون تومان كارخانه توليد اطلاعات بسازيد!

اما بازارياب‌هاي موفق مي‌دانند كه حفظ بازگشت سرمايه برايشان كافي نيست و بايد به شكلي فعال آن را افزايش دهند. به همين دليل است كه بيشتر بازارياب‌هاي موفق در زمينه محتوا همواره به آزمون‌وخطا مي‌پردازند و سعي مي‌كنند فرمت‌هاي جديدي براي پست‌هايشان پيدا كنند كه مخاطب انتظارشان را نداشته باشد و جذب شود. البته اين مسئله ريسك‌هايي نيز دارد و هميشه نتيجه‌بخش نيست،‌ اما حداقل مانع از اين مي‌شود كه بازارياب درگير يك چرخه باطل شود.

 

۷. تحليل و بررسي

درنهايت، بازارياب‌هاي موفق محتوا مي‌دانند كه نبايد موفقيتشان را بر اساس مولفه‌هاي شخصي‌شان ارزيابي كنند. آن‌ها به اعداد و ارقام توجه مي‌كنند. به تحليل‌هايي مي‌پردازند كه آن‌ها را از درستي و كارآمدي استراتژي‌شان مطمئن سازد. آن‌ها نمي‌خواهند با خوش‌خيالي فكر كنند كه مخاطبانشان دارند از محتواي توليدي آن‌ها لذت مي‌برند، بلكه سوال مي‌پرسند تا مطمئن شوند. آن‌ها پايه و اساس كارشان را بر معيار پرزرق‌وبرق و مثبتي كه دارند بنا نمي‌كنند،‌ لكه كاوشي عميق مي‌كنند، فرضيه‌هايشان را مي‌سنجد تا نتايجي مطمئن به دست آورند و سپس بر اساس اين نتايج به بازاريابي محتوا مي‌پردازند و كارشان را ادامه مي‌دهند.

تابه‌حال از خود پرسيده‌ايد كه آيا از تمام ظرفيت و توانايي‌تان براي استراتژي محتوايي خود استفاده كرده‌ايد يا خير؟ آيا احساس كرده‌ايد كه رقبايتان عملكرد بهتري نسبت به شما دارند؟

يكي از حسن‌هاي بازاريابي محتوا ماهيت طولاني‌مدت آن است. كاري كه در مدت يك هفته انجام مي‌دهيد در مقابل كاري كه در طول سال انجام مي‌دهيد، رنگ مي‌بازد. هميشه وقت داريد كه تغييراتي در رويكردتان ايجاد كنيد؛ پس از زمان استفاده كنيد تا استراتژي بهتري ايجاد كرده و با استفاده از بازاريابي محتوا در رتبه بهتري قرار بگيريد.

 
منبع: مدير سبز

موضوعات:
[ بازدید : 140 ] [ امتیاز : 4 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]

بازاريابي محتوا چيست و به چه دليل شكل گرفت؟

پنجشنبه 12 مرداد 1396
15:24
سارا بیات

بازاريابي محتوا و استراتژي محتوا، از جمله واژه‌هايي هستند كه در سالهاي اخير به صورت گسترده در فضاي رسانه ها به كار گرفته مي‌شوند. در اين نوشته، قصد داريم مفهوم بازاريابي محتوا را شفاف‌تر كرده و مسير را براي درس‌هاي تخصصي كه در ادامه سري استراتژي محتوا مطرح خواهيم كرد، هموارتر نماييم.

با توجه به اينكه تاكنون به صورت پراكنده درباره بازاريابي محتوا و استراتژي محتوا حرف‌هاي زيادي در متمم مطرح كرده‌ايم و از اين به بعد مي‌خواهيم به صورت زيربنايي و تخصصي به اين موضوع بپردازيم، در كنار هر يك از جملات و توضيحات، اگر قبلاً مطلبي را مطرح كرده باشيم، به صورت توضيح بيشتر: … لينك مربوط به آن را مي‌گذاريم تا دوستاني كه از اين نقطه با ما همراه شده‌اند، در پيگيري مطالب دچار مشكل نشوند.

اگر حدود پانزده دقيقه از وقت خود را در اختيار ما قرار دهيد، تلاش مي‌كنيم تا حد خوبي،‌ دلايل شگل گيري و جدي شدن بحث بازاريابي محتوا را مطرح كنيم. در درسهاي بعدي، مفهوم دقيق تر محتوا، نحوه اندازه گيري و ارزيابي محتوا و همينطور شيوه تدوين استراتژي محتوا را مرور خواهيم كرد.

 

آيا بازاريابي محتوا به كار من ربطي دارد يا اصلاً به درد من مي‌خورد؟

استراتژي محتوا و بازاريابي محتوا از چه سخن مي‌گويند؟

اگر بپذيريم كه بازاريابي محتوا شيوه اي براي فروش است مي‌توانيم بگوييم كه هركس چيزي براي فروختن دارد، ميتواند به بازاريابي محتوا هم به عنوان يك ابزار و گزينه نگاه كند.

دقت داشته باشيد كه ما فروش را به معناي عام آن به كار مي‌بريم. همان تعبيري كه استيونسن مي‌گفت:

content-marketing-motamem

به عبارتي، همانطور كه يك توليدكننده چاي، تلاش مي‌كند چاي خود را به مشتريان بيشتري بفروشد و هر مشتري هم ميزان بيشتري از چاي او خريداري كند، يك نويسنده هم در حال فروختن كتاب خود به مردم يا به ناشر است و دوست دارد كتابش را به قيمت بيشتري و به تعداد خوانندگان بيشتري بفروشد.

حتي كساني كه اساساً هدفشان كسب ماديات نيست و به صورت غيرانتفاعي فعاليت مي‌كنند هم با اين معناي عام فروش فروشنده محسوب مي‌شوند.

به عنوان مثال، يك موسسه خيريه هم كه از كودكان سرطاني حمايت مي‌كند، درگير فرايند فروش است.

 اين موسسه، مي‌خواهد كه مردم، خريدار حرف‌ها و خواسته‌ها و خدماتش باشند. بنابراين تلاش مي‌كند مخاطبان خود را افزايش دهد و از هر كدام از مخاطبان خود هم، كمك و حمايت بيشتري دريافت كند.

حالا بياييد در يك سازمان، به مدير واحد پاسخگويي تلفني به مشتريان فكر كنيم.

عموم شركتها،‌ واحد پاسخگويي به مشتريان را چندان جدي نمي‌گيرند.

يا كم سابقه ترين و غيرمتخصص‌ترين كاركنان خود را به اين بخش مي‌فرستند.

عملاً مدير اين واحد هم مشكل فروش دارد. نه به معناي اينكه از واحدهاي ديگر پول بگيرد و خدمات ارائه دهد.

بلكه به اين معنا كه اعتبار اين واحد افزايش يافته، در جلسات رسمي سازمان، حرفهايش خريدار بيشتري داشته و نظرات اين واحد بتواند بر سياست‌هاي كلان سازمان، تاثيرگذار باشد.

با اين تعاريف، كافي است يك بار ديگر فكر كنيم و ببينيم كه من يا سازمان من چه چيزي را مي‌فروشد و بازاريابي محتوا قرار است به من براي فروش چه چيزي كمك كند؟

 

آيا توليد محتوا و بازاريابي محتوا، زيرمجموعه‌اي از دانش تجارت الكترونيك يا كسب و كار آنلاين است؟

اين روزها خيلي از مردم، وقتي لغت محتوا و بازاريابي محتوا را مي‌شنوند بلافاصله به محتواي ديجيتال فكر مي‌كنند.

اما محتواي ديجيتال اگر چه يكي از شكل‌هاي رو به رشد محتوا در دنياي امروز محسوب مي‌شود، تنها يكي از انواع محتواست. اگر شما يك نويسنده هستيد و كتاب منتشر مي‌كنيد، باز هم توليدكننده محتوا هستيد.

اگر شب هنگام، اوقات فراغت خود را با ارسال پيام و پيامك از طريق نرم افزارهاي مختلف مانند وايبر و واتزاپ و … مي‌گذرانيد، توليدكننده محتوا هستيد.

اگر معلمي هستيد كه در كلاس درس مي‌دهيد توليدكننده محتوا هستيد.

اگر مدير تضمين كيفيت يك شركت هستيد و دستورالعمل‌ها و فرايندها را تنظيم و منتشر مي‌كنيد،‌ توليدكننده محتوا هستيد.

اگر داستان‌هاي اخلاقي و مذهبي براي مردم تعريف مي‌كنيد و تلاش مي‌كنيد آنها را به زندگي بهتر هدايت كنيد، توليدكننده محتوا هستيد.

اگر فيلم ميسازيد توليدكننده محتوا هستيد.

حتي كسي كه قبض تلفن همراه چاپ مي‌كند يا فاكتور فروش يك فست فود را صادر مي‌كند، در حال توليد محتوا است.

بازاريابي محتوا و استراتژي محتوا چه كاربردي دارد؟

البته برخي شغل‌ها به طور مستقيم توليدكننده محتوا هستند و به بازاريابي محتوا فكر مي‌كنند و برخي ديگر، توليد محتوا را به عنوان فرايندي جانبي در كار خود تعريف مي‌كنند.

قاعدتاً يك جايگاه اختصاصي براي بنزين (به قول خودمان پمپ بنزين) توليدكننده محتوا به نظر نمي‌رسد.

اما اگر برگه‌اي به رانندگان بدهد و روي آن فهرستي ده گانه از مواردي كه مصرف سوخت خودرو را افزايش مي‌دهند نوشته باشد، به يك توليدكننده محتوا تبديل شده و احتمالاً به بازاريابي محتوا هم فكر مي كند.

بنابراين، بازاريابي محتوا را بايد به عنوان زيرمجموعه‌اي از حوزه بازاريابي در نظر گرفت تا حوزه‌ي تكنولوژي ديجيتال.

 

چرا متمم تا اين حد روي محتوا و استراتژي محتوا و بازاريابي محتوا تاكيد مي‌كند؟

اجازه بدهيد به جاي اينكه براي شما از گسترش اينترنت و شبكه هاي ارتباطي و موبايل و لپ تاپ – كه قطعاً رويدادهاي مهمي محسوب مي‌شوند – بگوييم، به روندي كه طي چند هزار سال اخير شكل گرفته است نگاه كنيم:

ترسيم نقاشي روي ديوارهاي غار، نمونه‌اي از توليد محتواست

هنوز نمي‌دانيم كه چرا انسان اوليه بر ديوار غارها تصاوير مختلف ترسيم مي‌كرده است.

مستقل از اينكه آن تصاوير را براي زيبايي ترسيم مي‌كرده يا براي اينكه آنها را به عبادت بنشيند و يا اينكه پيامي از خود براي بازماندگان و آيندگان به جا بگذارد، به هر حال انسان اوليه، توليد محتوا را قبل از قسمت عمده‌اي از توليدات فيزيكي آغاز كرده است.

وقتي كه ارتباطات شكل گرفت، محتوا اين بار شكل پيام را به خود گرفت.

حالا محتوا فرستنده و گيرنده هم داشت و در يونان باستان، آنها كه در دو ماراتون پيروز بودند، حاملان پيامهاي مهم تلقي مي‌شدند.

انسان همچنان به توليد محتوا ادامه داد.

محتوا فقط تصويري زيبا بر ديواره‌ي غار يا يك پيام مهم سياسي نبود.

كبوتران نامه بر و تاريخچه توليد محتوا

جارچي‌ها، اولين توزيع‌كننده‌هاي رسمي محتواي خبري بودند و طبيعتاً چون استفاده از جارچي، به پشتوانه حقوقي و سرمايه مادي نياز داشت، پادشاهان تنها كساني بودند كه مي‌توانستند عرضه‌ي انبوه محتوا را در ميدان‌هاي شهر انجام دهند و به نوعي نخستين رسانه ها شكل گرفتند.

عصر چاپ و انتشار روزنامه‌ها، نسل بعدي عرضه محتوا را رقم زد.

حالا توليد محتوا به عنوان يك شغل، رسماً شكل گرفته بود و رسانه، معنا پيدا كرده بود.

البته هنوز بازاريابي محتوا به شكلي كه امروز شناخته مي‌شود رايج نبود.

روزنامه ها، خبر و گزارش منتشر مي‌كردند و صاحبان كسب و كار هم، در ازاء پرداخت پول، اجازه داشتند آگهي‌هاي خود را در آنها منتشر كنند.

شايد اگر بخواهيم كمي موشكافانه‌تر نگاه كنيم، روزنامه‌هاي دولتي آن زمان، به نوعي فلسفه بازاريابي محتوا را مي‌فهميدند.

روزنامه منتشر مي‌شد و با انواع محتوا، مردم را خوشحال و راضي و سرگرم مي‌كرد تا در لا به لاي آن،‌ دولتها هم بتوانند به تبليغ ايده ها و نظريات خود و به نوعي به بازاريابي خودشان و افكارشان بپردازند.

راديو نسل بعدي بستر توليد محتوا بود.

حالا صدا هم به انواع محتوا افزوده شده بود و تلويزيون به تدريج تصوير را هم وارد فضاي محتوا مي‌كرد.

در اين ميان روزنامه ها نقش خود را از دست ندادند.

مجله هاي تخصصي شكل گرفتند.

اين مجله‌ها كه به صورت هفته نامه و ماهنامه براي خانواده ها، پزشكان، ورزشكاران،‌ حقوق‌دانان و … منتشر مي‌شدند، ايده‌هاي جديدي را در بازاريابي محتوا به همراه آوردند.

پزشكان هوشمند آموختند كه به جاي آگهي تبليغاتي، مقالاتي آموزشي درباره مواجهه با بيماري‌ها بنويسند.

روانشناسان، يادگرفتند كه به جاي اصرار و التماس براي اينكه مردم به آنها پول بدهند و مشورت بگيرند، ستون پاسخ به سوالات، راه بيندازند و با لبخندي بر لب و چهره‌اي مهربان، آمادگي خود را براي پاسخگويي به سوالات مطرح كنند.

آنها مي‌دانستند كه خواننده‌ي مقالات، مشتري مطب‌ها و مراكز مشاوره آنها هم خواهد بود.

ماهواره‌ها نسل جديدي از بستر ارتباطي بودند كه رسانه‌هاي فراگير را شكل دادند.

حالا كشورهاي مختلف مي‌توانستند به بازاريابي در نقاط ديگر جهان فكر كنند.

از طرفي هزينه تاسيس شبكه‌هاي جديد كاهش يافته بود.

دغدغه‌هاي ارتباط بين فرهنگي هم بيشتر شد و حالا بازاريابي محتوا مي‌آموخت كه بايد بكوشد محتواي فراگير توليد كند.

هر جا هم كه چنين مسئله اي امكان پذير نيست، بسته به سليقه مردم محتوا بسازد.

مك دونالد و محتواي تبليغاتي براي كشورهاي اسلامي

مك دونالد آموخت كه محتواي تبليغاتي‌اش در كشورهاي مسلمان،‌ بايد در ماه رمضان رنگ و بوي اسلامي بگيرد و در غير اين صورت اثربخش نخواهد بود.

كشورها آموختند كه در محتواهاي توليدي خود براي نقاط دور جهان، تصويري خوش آب و رنگ‌تر از واقعيت خود را ترسيم كنند.

صنعت گردشگري آموخت كه توليد محتوا براي جذب توريست، چيزي فراتر از انتشار سفرنامه‌هاي جهانگردان قديمي است و حالا مي‌توان تيزرهاي تبليغاتي جذاب توليد و پخش كرد.

توليد محتوا به تدريج به يك دانش تخصصي‌تر تبديل شد.

حالا روزنامه نگاران قديمي، خودشان را اصحاب رسانه معرفي مي‌كردند.

توليد فيلم و موسيقي و كتاب و مقاله موفق، به تركيبي از انسان‌شناسي و روانشناسي و حقوق و بازاريابي و مديريت نياز داشت.

هزينه توليد محتوا بالا رفته بود و مردم ترفندهاي تبليغاتي را به خوبي آموخته بودند.

در اين ميان بازاريابي محتوا به شيوه امروزي آن، به تدريج در حال شكل گيري بود.

به تدريج اينترنت و دنياي وب شكل گرفت.

وب سايت‌ها ابزارهاي ارزان قيمت و اثربخش بودند كه هر شخص يا سازماني مي‌توانست با صرف بودجه و انرژي كمي، آنها را در اختيار خود داشته باشد.

فراگير شدن كاربران اينترنت، شكل گيري امكان نقل و انتقال پول در فضاي آنلاين، شبكه ‌هاي اجتماعيوگوشي‌هاي هوشمند، همه و همه باعث شدند كه محتوا مفهومي جدي‌تر پيدا كند.

عصر جديدي شكل گرفت كه توليد محتوا و بازاريابي محتوا و تدوين استراتژي براي عرضه محتوا، يكي از دغدغه‌هاي اصلي‌اش بود.

 

چه اتفاقي افتاده است كه شكل سنتي بازاريابي و تبليغات، به سمت بازاريابي محتوا حركت كرده است؟

اتفاقات زيادي در سالهاي اخير باعث شد كه روند و مسير حركت بازاريابي از بازاريابي سنتي به بازاريابي محتوا تغيير كند.

يكي از مهم‌ترين تغييرات، ايجاد احساس آگاهي و دانش در ذهن مشتريان بود.

حركت شكل سنتي بازاريابي و تبليغات به سمت بازاريابي محتوا

اگر مي‌گفتند خودرو بايد سه چرخ داشته باشد، مي‌گفتيم حتماً درست است و اگر مي‌گفتند كف خودرو بايد از كف خيابان دو متر فاصله داشته باشد، مي‌گفتيم حتماً اسراري در اين طراحي است كه ما نمي‌فهميم.

اما امروز، هر كسي كه در خيابان راه مي‌رود و خودرويي ديده است، خود را متخصص خودرو مي‌داند. مهم نيست كه بنز باشيد و آخرين مدل خود را توليد كنيد يا تويوتا باشيد و با سهم بزرگي از بازار جهاني، محصول جديد خود را روانه بازار كنيد.

مردم به سادگي نظر مي‌دهند: كاش بنز اين آپشن را هم اضافه مي‌كرد. تويوتا در طراحي پشت خودرو كم حوصلگي به خرج داده است! شركت … نبايد به سمت توليد خودروي SUV ميرفت. طراحي گيربكس فلان شركت ضعيف است!

شبيه همين ماجرا را مي‌توانيم در مورد گوشي‌هاي موبايل هم مثال بزنيم.

مهم نيست اپل باشيد و در صنعت خود پيشرو باشيد.يا اينكه استيو جابز باشيد و مرده باشيد! هر كسي كه يك بار گوشي موبايل در دست گرفته است، معتقد است كه اگر استيو جابز را ديده بود و نصيحت‌هاي خودش را مطرح مي‌كرد، الان اپل خيلي موفق‌تر بود!

واقعيت اين است كه اگر نسبت دانش به پيچيدگي محصول را در نظر بگيريم، مشتريان موبايلهاي قديمي نوكيا كه نقش گوشتكوب را هم ايفا مي‌كرد، دانش بيشتري نسبت به موبايل خود و قابليت‌هايش داشتند تا كسي كه امروز يك گوشي هوشمند مدرن با سيستم عامل اندرويد يا iOS خريداري مي‌كند.

اما اينها دليل نمي‌شود.

مشتري امروز، به خاطر اطلاعات زيادي كه در اختيار دارد، معتقد شده است كه دانش و تخصص بيشتري هم دارد و به همين دليل، به سادگي سابق، با چند بيلبورد و تيزر تبليغاتي عمومي متقاعد نمي‌شود. او خودش را صاحب نظر مي‌داند يا در اطرافش، كساني را مي‌شناسد كه آنها را صاحب نظر مي‌داند.

موضوعات:

[ بازدید : 211 ] [ امتیاز : 4 ] [ امتیاز شما : 1 2 3 4 5 6 ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به آموزش کسب و کار اینترنتی است. | قدرت گرفته از Blogtez.com|